دانلود رمان یک روز بی هوا | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

ساخت وبلاگ

امکانات وب

دانلود رمان یک روز بی هوا | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل, دانلود رمان یک روز بی هوا با لینک مستقیم, دانلود رمان عاشقانه pdf, دانلود رمان ایرانی

دانلود رمان یک روز بی هوا | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

نام رمان: یک روز بی هوا

 زبان: فارسی

 ژانر رمان: عاشقانه و اجتماعی

تعداد صفحات: 126

 نوع فایل: pdf

 حجم کتاب رمان عاشقانه: 2.73 مگابایت

 نویسنده: فاطمه عابدین زاده

 توضیحات:

در مورد دختری جوان به نام سوگل هست که در سن کم عاشق میشه و همچنین کور او در  رویا این عشق آتشین به سر می بره اما غافل از اینکه طرف این دختر معصوم را برای منافع خود وارد یک بازی خطرناک کرده و.رمان یک روز بی هوا رو از لاولی بوی دانلود و استفاده کنید...

قسمتی از متن رمان:

سرکلاس ادبیات بودم منتفرم ازادبیات یه معلم شلخته چاق منو رها شرمدرسه وکلاس
بودیم امروزم امتحان داشتیم هیچی نخونده بودم درسم نه بده نه خوب معمولی سال سوم
راهنمایم
که یهومعلم اومد بالاسرم
_سوگل چرا چیزی نمینویسی اگه نمره کسی زیر ده بشه اولیامیخوام
اداشو دراوردم
فوق فوقش یدونه سوال نوشتم فقط میخواستم زنگ بخوره خلاص شم
_سوگل سوال دو چی میشه
_اخه عمه ننه من بلدبودم که خودم مینوشتم
_برو بابا خاله ننه
خندم گرفته بود یه دختر علی بی غموشاد بودم همه جا اتیش میسوزوندم
_برگه ها بالا
_ببخشیدخانم مگه دزد گرفتین دستا بالا
کل کلاس منفجر شد
_سوگل برگتوبیار میخوام صحیح کنم همین جا
_بگم ازالان صفرم
یهو رهاگفت
_صفرنشه صلوات
بازم همه خندیدن
_شماهم برگتو بیار
_خانم ما
_مگه گاوی رها اره تودیگه حالا صفرنشی صلوات
رسما دلقک بودیم برگه هارو دادیم
_جلسه بعد اولیاتون بیان
_چندشدیم خانوم
_ازاخر اول شدین صفر
برگه هارو دادبهمون شده بودم یک خوبه باز
_چندشدی رها
_صفر
_صدرحمت به خودم باز یک شدم
زنگ اخرخورد پیاده تاخونه میرفتیم باهم
_سوگل ببین دوتاپسره پشت سرمونه ازدم مدرسه تااینجا
_یه فکری زنگ خونه بزنیم یه چنددقیقه وایسیم بعدفرارکنیم بیوفته گردن اینا موافقی
_حله
رفتم زنگ یه خونه زدم کارهر روزمون بود هربار اولین نفر در این خونه میزنیم مطمعنم
یارو پشت دره تا ببینه کیه که هرروز زنگ میزنه فرارمیکنه زود دست رهاگرفتم فرارکردیم
بیچاره دوتا پسرا هنگ بودن که چی شده
یهو مرد اومدبیرون شروع به فوش دادن کرد یقه پسره گرفت حال کردم تند تندبه
مسیرمون ادامه دادیم
_دمت گرم سوگل حالشونوگرفتیم حال کردم
_سوگلم دیگه بسته برو خونتون خدافظ
_پرو خدافظ
درخونه باز کردم سلام دادم
من باخودم سه خواهریم دوتا برادرم دارم من ازدخترا دومی هستم سلام دادم زود رفتم
اتاق و لباسموعوض کردم خیلی گرسنم بود حمله کردم طرف غذا
_سوگل مادر ازقعطی اومدی مگه
_خوب مادرمن گرسنمه نخورم
_بخورنوش جونت
غذام و خوردم رفتم تواتاقم بخوابم بیخیال درس شدم وای فردا مامان بایدبیادمدرسه یه
جوری می پیچونم یکم چرت زدم دیدم یکی اومده خونمون عمم بود بیست یکسالشه هنوز
شوهرنکرده اینم بگم هرکی میاد یه عیبی رو بیچاره میزاره یکی اومد مهندس بود گفت چشاش
چپ ه نمیخوام واقعایعنی چی
حال سلام علیک کردن نداشتم خدایا یه بدختی بده به عمه ما بره راحت شیم دبه نداریم
براش لیته بزاریم امین
خندم گرفت عجب دیونه ای هستم من اصلا از زبون کم نمیارم ازبس بلبل زبونم تایکی
بگه تو خوردمش ادم خورشدم
تواتاق صدای مامانم میومد که شب مهمون داریم یکی ازهمکاراش خداکنه مجرد باشه
عمه جونمو بدین بهش
خواهربزرگم اسمش ساراس دوسال ازمن بزرگتره خیلی ادم جدی بود ازبابام
بیشترمیترسیدم ازش کی اینومیگیره کلن اینجادخترمجرد زیاده
_سوگل پاشو خونه جمع کن انگارپرنسس ما کلفتش
_سلام کلفت
_چی گفتی
_اجی سارا غلط کردم من رفتم
تواتاق تنهابودیم مجبوربودم که بگم وگرنه پوستم و میکنه رفتم خونه الکی تمیزکردم
وضع مالیمون خوب بود یه خونه نقلی ولی باصفا داشتیم
_سلامت کوعمه
_سلام عمه جونم کی اومدین
_یعنی نفهمی کی اومدم
_نوچ
_تازه اومدم
اره جون عمه خودت یساعت اینجاس میگه تازه اومدم
_خوش اومدین
_مرسی
_سوگل مگه درس نداری برو بخونه چیزی نمونده به خرداد
_عجب گرفتاری شدیم سارامیگه خونه تمیزکن شمامیگین درس بخون به کدوم
سازبرقصم
تودلم گفتم ساز عمه ای عمم شده تیکه امسال من
_سوگل خانم سارا نه اجی سارا توفارسی برقص بقیش پیش کش
پشت کردم بهش قردادم هنگ کرده بودن پریدم تواتاقم باز الکی کتاب بازکردم که
میخونم من فرارمیکردم کتابه توخونه دنبالم بود توروخدا بیامنوبخون
انقد صبحا زود بیدارشدم عادت کردم به طور اتوماتیک بیدارمیشم سرساعت هفت لباس
فرم مدرسمو پوشیدم رفتم دنبال رها ازاون ور باهم بریم مدرسه
_رها به مامانت گفتی بیادمدرسه
_نه توچی
_منم نه یه فکری تو سرمه حالا بیابریم یه کاری میکنیم
رفتیم همون داخل مدرسه ماروگرفتن انگار قاتل بودیم یه صفرگرفتیم دیگه
_شما دونفربایدبرین دفترمدیرکارتون داره
_باشه
رفتیم داخل اتاق مدیر یه مدیر خیلی بداخلاق خیلی جدی خشن اینم بگم اینم
شوهر نکرده والا

دانلود رمان یک روز بی هوا | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

جهت جبران هزینه ها بعد از پرداخت مبلغ 2000 تومان لینک دانلود مستقیم به نمایش در میاد

پرداخت آنلاین و دانلود

مطلب مورد نظر خود را نیافته‌اید؟

۲۱ بازدید ۹۶/۰۳/۳۰

مدیر

سایت تفریحی فان کده...
ما را در سایت سایت تفریحی فان کده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : میلاد بازدید : 405 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 5:09

خبرنامه